تابستان گرم می آید. و هر چه دمای هوا بالاتر میرود مقاومتم برای زنده ماندن بیشتر میشود.
شاید نزدیک به ۱۵ سال است که تابستان بندر را تجربه نکردهام. اما تنها این دما و شرجی هوا نیست که آزار دهنده است. قطعی آب٬ بوی بد فاضلاب٬ طرح جدید ترافیک٬ کیفیت پایین دیتای مخابرات و از همه مهم تر وجود خزندگانی چندشناک در هر جا که هستم٬ از مواردی است که مایهی رنجش من و هم استانیهایم است. البته آنها شاید از گزینه ی آخر فاکتور بگیرند.
آخه خدا چرا در آن سوی دریا٬ خون های جاری در رگهایشان را رنگینتر آفریدی؟ که حتی برای بهتر کردن رفاهشان مارمولک را هم می خورند.
چه چیزی می تواند پای مارمولکان را از خانه ی ما بیاندازد؟
پ ن: بر گرفته از دیالوگی با سیاورشن:
دگه جیغ نزنی فک و فامیلو خومو تو عربستان کلپک اخوارن
جالب بود
salam .
weblog gashanghi darin .
kosh hal misham ye sari ham be man bezanin .
age khastin tabadole link konim behem khabar bedin .
ممنون میلاد جان
با تبادل لینک موافقم..
سلام زرییییییی دیگه نترسیا منو پیف پاف هستیم
شب همه جوانان آزادیخواه بالای پشت بام ها فریاد الله اکبرمی کشیم
22خردادبه خوبی نشان داد که جنبش یک حرکت مردمی است
هرکس میخواهدبیاید یا نیاید ما درصحنه ایم وبه خون شهدایمان خیانت نمیکنیم
سلام
سلام
salam .
mamnon ke link kardin , behem khabar bedin ba che esmi linketon konam .
خوب دیگه زندگی حرکته بعدیشو نمیکه بهت.
یه زمان ما به اونوریا میگیم مارمولک خور. خوب هستم ولی زندگی بدجوری با ادم بازی میکنه.
راست گفتن از هرچی بدت میاد سرت میاد.
فعلا که ما از بدی وضعمون مجبوریم با همون مارمولک خورا همسفره شیم...