با برگرفتن ایدهای از نویسندهی برزیلی پائلو کوئلیو، تصمیم گرفتم به جای آنکه سعی کنم تفکری کامل نسبت به عالم هستی داشته باشم (خصوصا عالم جوانی )، با بعضی از سوالات آنها، از جمله خودم مواجه شوم.
حس آینده پردازی جوانیام باعث شد، تا این قسمت از عالم هستی ذهنم را درگیر کند.
از این رو برخی از سوالاتم را شناختم ( تنها برخی ) :
1. دنیا را چقدر میتوانم تغییر دهم؟
2. سعادت چه رنگی است؟
3. بیاعتنایی به سرنوشت چیزی از قدرتش میکاهد؟
4. راه درست زندگی کردن کدام است؟
5. در آستانه ی مرگ میتوانم مقاومت کنم؟
6. جنون آمیزترین راه برای خاص بودن چیست؟
7. آیا بدون پارتی بازی کاری از پیش می رود؟
8. اگر کار پیدا نکنم چگونه روحم را تغذیه کنم؟
9. علم مهمتر بود یا ثروت؟
10. زندگی مشترک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (علامت سوال پررنگ)
11. مابقی لیست سوالات به عهدهی خوانندگان این پست...
حبیب زاده در کما
http://joghd11.blogsky.com/1389/01/26/post-288/
سوالات سختی پرسیدی از خودت (:
این سوالات در ذهنم وجود دارند گوج گنوی عزیز...
برای شناختن دنیایم باید جواب این سوال ها را بدانم...
خیلی قشنگ بودن.و متفکرانه.
11. هدف از زندگی کردن چیست؟
12.بهترین راه برای زنده ماندن چیست؟
13.مرده ها بعد از مرگ چه میشوند؟ فراموش؟
14.پدر و مادر چه قدر توی موفقیت موثرند؟
15.اصلا موفقیت چیست؟